۵۰۱ صفحه
امسال (۱۳۷۳ هـ.شـ) محمد اعظم رهنورد زریاب نویسنده یی که کارها و کارنامه ادبی اش را با جسارت٬ میتوان در سطح منطقه مطرح کرد – پای بر پنجاهمین پله نردبان زنده گی پربار خویش گذاشت. عمرش دراز باد و قلمش جولان گر
اکنون که نمیشود از برگ سبز سخن گفت٫ این برگ زرد سرشک آلود را به بزرگواری خود بپذیرد – به پاس سی و اند سال دوستی و به یاد آن همه قهرها و آشتی ها و پیوستن ها و گسستن ها و ...
می دانم که شعر نیست؛ اما فریاد است – فریادی از جگر برخواسته
ما که در جوانی می خواستیم بیان نامه ادبی یک نسل را بنویسیم٬ اکنون شاید٬ من از این ژرفنا و او از آن قاف٬ دریافته باشیم که در این عرصه٬ هنوز بوریاباف و زردوز٬ جا عوض نکرده اند
دریغ